25 ماهگیت مبارک عشق کوچولوم
به همین زودی یک ماه از سومین سال زندگیت گذشت دخترکم.بعد از 2ساله شدنت
انقدر حرف زدنت کامل شده که گاهی باورم نمیشه تو فقط 2سالته و این همه کلمه
و جمله رو بدون اینکه یادت بدیم و فقط با یک بار شنیدن یاد گرفتی و مثل طوطی
تحویلمون میدی عروسکم.
این روزا کاملا میشه بزرگتر شدنت رو حس کرد.دخمل کوچولویی که از شیرین زبونی
و دلبری کردن با حرف زدنِ بامزه و دوست داشتنیش و ارتباط برقرار کردن با عمو ها و
خاله ها و نی نی ها و آقاها و خانون ها(خانوم ها)ی غریبه،هم خودش لذت میبره و
هم باعث میشه دیگران از شیرین بودنش لذت ببرن.
این روزا بیرون که میریم هیچکس رو غریبه نمیبینی و با همه حرف میزنی.انگار با همه
آشنایی و بــــــاید توجه هرکس رو که سر راهت میبینی با یه کلمه یا یه جمله به
خودت جلب کنی
آقایی که کنار خیابون از خستگی نشسته روبا " آقا نشین "
خانومی که از کنارت رد میشه رو با " خــــــانــــــووون بایای(خانوم بای بای) "
بچه ای که داره میدوه رو با " نی نی نَدو "
خانوم فروشنده رو با " سناااان صوب بِدِیر(سلام صبح بخیر) "
بچه ای که داره گریه میکنه رو با " نی نی گِیه نکن "
و....
دوست داری با همه حرف بزنی کوچولوی شیرین زبونی من
تا همین چند روز پیش به پدرجون که خیلی هم دوستش داری مگفتی " پَــتی "
ولی چند روزه یاد گرفتی بگی " پــِـدَ جووون " و باعث بشی پدرجون بخاطر شنیدن
همین پد جووون هات روزی دو سه بار زنگ بزنن و ازت بخوان بگی پد جووون
شیرین ترین کلمه ای که یاد گرفتی بگی و باهاش منو به شکل جدید صدا کنی
" مامان سمانه " ست که تازه یاد گرفتی.خــــــــــیلی خــــــــــیلی لذت داره وقتی
یاد گرفتی به عروسکات میگی " عـِـش..منی؟ " یعنی عشق منی؟
وااای که نمیدونی چقدر خوردنی میشی وقتی اینو میگی
یاد گرفتی خیلی بجا میگی " مَنووون " یعنی ممنون.قبلا میگفتی مـِـسی(مرسی)
با تلفن حرف زدنت هم خیلی ناز شده.هرکی زنگ بزنه باهاش کلی حرف میزنی و
زبون میریزی عسلم.
سناااان...صوب بدیر...(سلام صبح بخیر)-حالا هر وقت از شبانه روز هم که باشه اینو میگی-
شوما خوبی؟چوطوری؟بسی(بستنی) خریدی؟کاستی(پاستیل) بخر.شوما گت و.....
هواشک لواشک
خــَــبا خراب
کوچو عززززیزم(عزیزمو همینطوری میکشی) به عروسکات میگی کوچولو عزززیزم
عــــــ ـــــاشـــــ ــــــــــقـــــــ ــــــــتــــــ ــــــم فرشته کوچولوی من
اینم چندتا عکس از نازدختر
دالی بازی
همیشه بیرون که میریم ستایش وقتی نی نی میبینه کلی ذوق میکنه و
مهربونی میکنه،اینبار یه دخمل کوچولو به ستایش ابراز علاقه کرد.بابای
بیچاره ش هر کاری کرد نتونست راضیش کنه که بره،آخرشم به زور
بغلش کرد و با گریه بردش.
بازم دالی بازی