لالا کردن دخملی
الان تو لالا کردی اونم چه لالایی!
آخه روی پاهام خوابوندمت،شیشه شیرتم دادم دستت تا بخوری و مث همیشه لالا کنی
اما تو جفت پاهاتو گذاشته بودی روی سینه منو هی فشار میدادی
پاهاتم میگرفتم ناراحت میشدی و بیشتر میخواستی فشار بدی.دیگه هرچی ناهار خورده بودم گلاب به روت داشت از حلقم میزد بیرون
فقط روی شکممو با یه دستم گرفته بودم که پاهاتو تو شکمم فشار ندی آخه دلم درد میکرد
آخه مامانی این رسمشه!
مامانای بیچاره باید سختی بکشن تا کوچولوشون راحت باشه و اعتراضم نکنن
اما من تموم سختی هارو به جون میخرم تا تو راحت باشی عزیزتر از جونم
دوووست دااااارم عزیزکم خیلی زیاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی