عشق مامان و بابا ستایشعشق مامان و بابا ستایش، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

✿ برای دخترکم ستایش ✿

عکسای تولد نفسم

1392/3/11 17:31
2,269 بازدید
اشتراک گذاری

 تــــــــــــولــــــــــــــد 2 سالگی نـــــ ـــفـــــ ـــســـ ـــم

 امروز 11 روز از دومین سالروز تولد عشق کوچولومون گذشت...میدونم تا چشم به هم بزنیم دختر کوچولوی نازمون میشه 3ساله..4ساله..20ساله... مثل همین 2ساله شدنت...خیلی زود بزرگ شدی عسلم.

امروز بالاخره وقت کردم که بیام و عکسای تولد خودمونی دخمل نازنازی رو بذارم.از شنبه هفته پیش که سرماخوردگیت شروع شد،تا همین دیروز جمعه اصلا حال و روز خوبی نداشتی...روزای سختی بودن.سرماخوردگیت هر روز شدیدتر میشد و تو هر روز کسل تر و بی حالتر میشدی.

تبت هم قطع نمیشد و آخر هم مجبور شدیم از ریه هات عکس بندازیم و آزمایش خون بدی.خلاصه که روزای خییییلی بدی بودن...امروز خداروشکر بهتری و اگه خدا بخواد کم کم این ویروس لعنتی داره دست از سرت برمیداره خوشگلم.

الان هم مثل فرشته ها خوابیدی و من یه پام تو آشپزخونه ست برای درست کردن سوپ و یه پام اینجا جلوی لپ تاپ که بالاخره با نزدیک 10 روز تاخیر بتونم عکسای تولدت رو بذارم.

 اینو بگم که هربار که عکسا و فیلمای اون روز رو میبینم با خودم میگم محاله یادم بره اون لحظه ای که بالاخره کیک دوست داشتنی تو دیدی و از خوشحالی و ذوق بالا پایین پریدی و جیغ کشیدی...1ماه بود منتظر اون لحظه بودی...هر روز روزی 100 بار این جمله رو تکرار میکردی که "بابا..تِیت..بیگیره..سیتایش گااااز...سیبی!" یعنی بابا برای ستایش کیک بگیره ستایش گاز بزنه و سیبیل دربیاره!

که اینم برمیگرده به عکسایی که از جشن تولد 1سالگیت دیده بودی که با گاز زدن کیک،بالای لبت کاکایویی شده بود و حالا میگفتی سیبیل دراوردی...

خیییلی لحظه قشنگی بود..از ته دلت خوشحال بودی و دیگه یه لحظه هم از کیک عزیزت جدا نمیشدیبغل

حتی اون شمع های کوچولو رو هم درمیاوردی و تهشونو که کیکی بودن لیس میزدینیشخند

بماند که چقدر تونستم کارایی رو که دوست نداشتی انجام بدی با همین ترفندِ بابا میخواد برات کیک بخره راضیت کنم که انجام بدیزبان

ایدۀ کیک تولدت رو با دیدن عکس کیک تولدی که به شکل 1 بود گرفتم.پدرجون مهربون هم به دوستشون همونطور که میخواستم سفارش دادن(پدرجون خودشون یه قناد بازنشسته هستن)

قرار شد کیک به شکل 2 باشه با رنگ صورتی کمرنگ با 8تا قلب قرمز که حروف اسمتو به انگلیسی توش بنویسن که آخرشم آقای قناد بی حافظه قلبا رو خالی گذاشته بودمنتظر

انقدر هول گاز زدن کیک و داشتی که یادت رفت شمع ها رو فوت کنی و مجبور شدیم چندبار روشنشون کنیم که عکس از فوت کردنِ شمع داشته باشی...

خلاصه روز پرماجرایی بود و با اینکه جشنمون جمع و جور بود ولی خیییلی بهمون خوش گذشت.دست همگی درد نکنه.

حالا بریم سراغ عکسها:

اینجا داری داد میزنی کیکمو بیاریدعصبانی

خب خوشگلم تازه اول جشنه یکم صبر کن...

چهرۀ ناامید دخملینیشخند

حیف از صحنه اوردن کیک نمیتونم عکسی بذارمنیشخند

بالاخــــــــــــره به کیک رسیدیهورا

خوشگل خانوم کیک تموم شد بسهخوشمزهخنده

فــــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــــــ

 عاشق اون فشفشه ها شده بودی.ما هم چند بار برات روشن کردیم و کلی ذوق کردیقلب

 داری سوت میزنیبغل

داری کیکی که زدی یه طرفشو ناکار کردی میبریمژه

آخرشب حسابی خسته شده بودی،تو عکسا معلومه

پدرجون و نوه جونشقلب

واااای من عااااشق این عکستون شدمقلببغل

 اینم عکسای محدود شده تولد ستایش جونم.

 

 120 ساله بشی عسلم


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

پ ن.1:دوست داشتم عکسای بیشتری میذاشتم،ولی خب دیدم بخوام خیلی کاتشون کنم از ریخت میُفتنزبان

پ ن.2:امروز 11 خرداد سالگرد عقد منو همسری هستش.7سال از بله گفتنِ من گذشتنیشخندنمیدونم چه اصراری داشتیم وسط امتحانای خرداد جشن عقد بگیریم حالاااخندهیعنی همه ازمون شاکی بودناااازباننیشخند

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (27)

مامان ثمین
11 خرداد 92 18:48
عزیزم تولدت مبارکدوست دارم خیلی زیاد


ممنون دوست خوبم.ما هم دوستتون داریم
ღ مونا مامان امیرسام ღ
12 خرداد 92 1:06
عززززززززززززززززیزم خیلی عکسهات قشنگ شده بودند.دست مامان سمانه درد نکنه که کلی زحمت کشیده بود.
جیگر حرف زدنتو.سیتایش گاازسیبی
چه سیبیلی هم دراوردی وسط مهمونی
خاله جون تست کیک چطور بود؟؟
خوشمزه بووود؟؟؟؟؟؟؟؟


نه بابا مامانش زیاد هم زحمت نکشیده بود
یعنی 1ماه منتظر همین سیبیل دراوردن بوداااا
جاتون خالی کیک خوشمزه ای بود
ღ مونا مامان امیرسام ღ
12 خرداد 92 1:09
لباس و کیکت هم خیلی خوشگل بودند.
کادوهات هم مبارک.به شادی استفاده کنی گلم
عکست با مامان سمانه هم خیلی قشنگ شده
دوست جاان
میبوسمتون


شما خوشگل دیدین
قربونت برم،مرسی
ღ مونا مامان امیرسام ღ
12 خرداد 92 1:12
خداروشکر که الان حالت خوبه عسلم.
سمانه جون وقتی این ویروسها میااان دیگه رفتنشون با خداست.[ناراحت
سالگرد یکی شدنتون هم مبااارک دوستم.



ممنون..خداروشکر.
آره بخدا،آدم پیر میشه تا این کوچولوهای سرماخورده و مریض خوب بشن
مررررسی عزیزم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
12 خرداد 92 2:29
ای خداااااا چقدرخندیدم ازدستت ووروجک دوست داشتنی قربونت برم که عشق گاززدن کیک داشتی وای تصورمیکنم چقدربچه روگول زدی بخاطرش دلم میسوزه ای مامان
عکسی که داره دادمیزنه برای کیک محشره
عکس دوست جون و دخملیش که دیگه نگوووو
بارم تولدت مبارک فرشته کوچولو


هنوزم بعضی وقتا میگه برام کیک بخرید
نه بابا گول نزدم،وعده وعید دادم اونم از نوع واقعیش
مررررسی دوست جووون
آناهیتا مامانیه آرمیتا
12 خرداد 92 2:30
سالگردیکی شدنتون مبارک آرزوی بهترینهاروبراتون دارم



مرسی عزیزم
محبوبه مامان الینا
12 خرداد 92 8:18
وای خدا از چی بگم از لباست که شبیه پرنسسها شدیاز کیک خوشگلتاز اون شیرین زبونیهات که ولو شدم از خندهبابت سیبی
از اون عکسهای خوشگلت که داری اعتراض میکنی واسه تاخیر در آرودن کیکت همش محشره همشون عااااااااالی و کلی کیفور شدم از دیدنشون
اون عکس با پدرجون هم بسیار رمانتیک و زیباست
موقع خوردن کیک علاوه بر سیبی ریش هم درآوردی عزیزم شبیه بابانوئل شدی
بوووووووس برای پرنسس ناز


تو بانک ولو شدی دوست جون؟
شما لطف داری به ما محبوبه جون بانکی
آره انقد به فکر گاز زدن کیک بود بیخیال سروصورت و لباسش شده بود
بووووس

محبوبه مامان الینا
12 خرداد 92 8:25
سمانه جون سالگرد ازدواجتون مبارک عزیزمشما هم سال85ازدواج کردید؟
عجب بابا!!!چه کاریه خووسط امتحانات ( نه بابا شوخی کردم امر خیر هیچ زمان و مکان خاصی نداره عزیزم)
انشاله سالیان سال کنار هم و بچه هاتون تاکید میکنم بچه هاتون خوشبخت و شاد باشید
(راستی اون آرزوئه 7ساله برمیگرده به قدمت ازدواجتوناز طرف یه دوست کنجکاو)


مرسی دوستم،نه 85 عقد کردیم،86 عروسی
هول بودیم خب
ممنون عزیزم،تاکید نکن چون ستایش قراره یکی یدونه بمونه
دوست کنجکاو هنوز داری فکر میکنی؟
محبوبه مامان الینا
12 خرداد 92 8:27
راستی دوستم اگه الینا اونجا بود هم لپای نازدختر تپلی رو میکشید هم گونه های خوشگل مامان نازدخترو


قربونش برم که عشق لپ کشیدنه
لیلا مامان پرنیا
12 خرداد 92 12:49
اول از همه تولد گل دختری هزار بار مبارک امیدوارم 120 سال کنار مامان بابای گلت شادو سلامت زندگی کنی
دوم تو چقدر شیرینی خاله کلی لذت یبردم از کیک گاز زدن وسبیل در آوردن
سالگرد یکی شدنتون مبارک سمانه جون امیدوارم همیشه زندگی بهترینهاشو براتون رقم بزنه
میبوسمتون هزارتا


اول یه عالمه تشکر لیلاجون
دوم مرسی خاله جون
سوم قربونت برم دوست خوبم
مامان ساجده
12 خرداد 92 15:13
اي جانم چقدر بامزه شده بود با سيبيلش
قربونش برم چقدر كيك دوست داره كه اونجوري داشت كيك ميخورد
بازم تولدت مبارك عروسك ناز
سمانه جون سالگرد يكي شدنتونم مبارك



خدانکنه عزیزم،هنوزم وقتی عکساشو میبینه بازم هوس کیک و گاز و سیبیل میکنه
مرسی ساجده جون
مامان ایسو وایسا
12 خرداد 92 16:44
تولدت مبارک خشگل خانم ان شالله 120 ساله شی ...عکسهاتم خیلی نازن


ممنون عزیزم لطف دارین
مامان آنیل
12 خرداد 92 18:22
عزززززززززززززززیزم تولدت مبارک خانومی ایشالا 120 ساله ش گلم بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
سالگرد ازدواجتونم مبارک همیشه با هم و در کنار هم خوش باشین


مرسی دوست خوبم
میبوسمتون.
آناهیتا مامانیه آرمیتا
12 خرداد 92 20:21
دوستم بدوبیاوبم


اوووومدم...
آتنا مامان روشا یدونه
12 خرداد 92 23:23
120 ساله بشی عزیزم عاشق کیک خوردنتم


مرررررسی خاله جون
مامان نیایش
13 خرداد 92 11:03
سلام . چه عکسای جالبی . حسابی ذوق کردم از دیدن گازی که به کیک می زنه . شادیت همیشه پایدار عسل خانم
سمانه جون سالگرد عقدتون مبارک


سلام،ممنون از محبتت عزیزم
ღ مونا مامان امیرسام ღ
14 خرداد 92 4:03
دوباره نه
چندین باره اومدم عکسهاش رو دیدم
اون دوتا عکس که بابت کیک عصبانیه خیلی بانمکه.شکار لحظه هاش حرف نداره
تمام فکر و ذهنش گاز زدن اون کیکه.




مرسی دوست خوبم که انقدر به دخملی لطف داری و چندباره میای بهمون سر میزنی
آره تمام فکرش کیک،گاز،سیبیل بود

یاسی خاله هیلدا
15 خرداد 92 16:48
ایشالا جشن تولد 120 سالگی ستایش جونم
خیلی عکساش قشنگ بود این پرنسس
عاشق مدل کیک خوردنتم من
سالگرد عقدتون مبارک سمانه جون ایشالا سال های سال در کنار همسر عزیزتون و ستایش جونم خوشبخت باشین
ستابش جونمو یه عالمه ببوس


مرسی یاسی جون
قربون محبتت دوست خوبم
چشم،شما هم هیلداجونو ببوس.
مامان روژینا
16 خرداد 92 1:35
واااااااااااااااااااای جییییییییییییییییییغ تولد دخمل خانم خوشگل مشگلمون مباااااارک با اون لبااااااااااااس قشنگش چه نمکی شده هـــــــــــــــــــــزار ماشاا...
بابا چه مامان خوشگلیم داره
دوستم ایشاا... همیشه توی خونتون جشن باشه در ضمن سالگرد عقدتونم با تاخیر مباااااااااااااااااااااارک حالا خیلی کار خوبی کردین تو امتحانا می خندیموالاااااااااااحالا می بخشمت امیدوارم همیشه در کنار هم خوشبخت و شاد باشیـــــــــن


وااااای بهارجونم اومدینمیدونی کامنتتو دیدم چقد خوشحال شدم
مرسی عزیزم.
خب مگه چیه هول بودیم جشنو انداختیم وسط امتحانا
برای بهارجون و روژیناجون
مامان محمدرهام جون
19 خرداد 92 0:24
به به اول از همه چشمم به روی دوست زیبای همنامم روشن شد وباید بگم عروسکت عین خودتهاین یعنی ژن ،بزن دست قشنگه رو هوراااااااااااااواما عکسها فوق العاده بود انشالله عکسهای عروسیشعااااااااااااااااشق اون عکسی شدم که باسر رفته تو کیک بینظیرههمیشه خوش باشید


قربونت برم سمانه جووونم.
جدا؟آخه همه میگن کپی باباشه
مرسی از محبتت عزیزم
مامان محدثه
21 خرداد 92 15:57
قربون تیپت برم خاله جون چقدر لباست بهت میاد عزیز دلم
کیک هم نوش جونت گلم که اینقدر با لذت میخوری
تولدت هم مبارک ایشالله 120 ساله بشی عزیزم


خدانکنه خاله جون.
ممنون دوست مهربونم
محدثه کوچولو رو ببوس.
پانی(مامانه بهداد)
21 خرداد 92 23:55
عزیزکم بعد از مدتها اومدم فرصت شد برات پیام بزارم . اکثر مواقع میخواندمتون ولی چون با موبایل بودم سخت بود پیام گذاشتن.
خووووووشگل خانم تولدت مبارک. خیلی ماه شدی هزار ماشالله.
عاشق عکسِ کیک گاز زدنت شدم و نگاه نازت به فشفشه ها.
ایشالله عکسای عروسیت رو ببینیم همین جا عروسکم.
مامان جونِ مهربون دستت درد نکنه و تبریک میگم سالگرد مادر شدنت رو.
ببوووووووووس فرشته نازم رو و صدقه هم یادت نره


خوش اومدوین.دلمون برای کامنتای خوبتون تنگ شده بود پانی جون
مرررسی.ایشالا عروسی بهدادجون
قربون مهربووونیت
مامان نوژاجونی
23 خرداد 92 1:19
عزیزم اول از همه پوزش به دلیل تاخیر فراوان در تبریک به مناسبت تولد دخمل نازمون.الهی که 200 سالگیشو جشن بگیریم.خانم گلم یه چند وقت سرکارم کامپیوترم خراب بود ونتونستم بهتون سربزنم بعدش تعطیلات مسافرت بودم و یه ده روزی هم خونهی مامان جونم مهمون بودم .در هر حال شرمنده.خیلی زحمت کشیده بودی دستت درد نکنه کیکش هم خیلی قشنگ بود .


مرسی دوست خوبم
همیشه به گردش و تفریح باشید عزیزم.
برای دوست خوبم و نوژاجونی
مامان آوينا
27 خرداد 92 15:54
عزيزم خيلي ديره ولي تولد فرشته خوشگلمون مبارك
ايشالا 120 ساله بشي عزيزم


مرسی از لطفت عزیزماصلا هم دیر نیست.اینکه به یادمون بودید برام کلی ارزش داره
زهرامامانه ایلیا جون
6 تیر 92 3:22
سلام عزیزم ممنونم که این بار با ادرس امدی
نمیدونم چرا وبت برام باز نمیشه تا حالا کسی همچین خبر بدی بهم نداده بود
اما خوب بلاخره امدم
عزیزم تولود دخی مبارک چقدر ناز شده ماشاا..


سلام.من همیشه آدرس میذارم ولی فقط تو وب شما باز نمیشه
مرسی که اومدی.
ممنون عزیزم
مامان مریم
4 مرداد 92 10:20
ای جووووون دلم که اینقد واسه کیکت پر میزدی...خیلی خیلی تولدتو تبریک میگم هر چند با تاخیر...امیدوارم تا 120 سالگی همینجوری کیکتو گاز بزنیو سبیل دربیاریبراتون سالهای سال خوشبختی رو در کنار ستایش قشنگو شیرینتون آرزو میکنم...








مرسی عزیزم بابت تبریک قشنگت
منم همین دعا رو برای شما دارم مریم جون

زهرا
21 مرداد 92 11:23
سلام تو گشت و گذار دنیای نی نی ها به وبلاگ دختر زیبای شما هم رسیدم تولد 2 سالگی این دخمل عاشق کیک مبارک باشه ایشالله که 120 ساله شی جیگر طلا منم عاشق اون عکسی که گفتین شدم واقعا زیبا و احساسیه جای شما بودم حتما قابش میکردم و روی میز میذاشتم خدا سلامتی همه پدربزرگها رو حفظ کنه
بوسسسسسسسس محکم برای ستایش عسلیییییییی


سلام.ممنون عزیزم از محبت و لطفی که تو این کامنت نثارمون کردید.
آمین برای دعای خوبتون.