نازدخترم سرما خورده...
دو سه روزه همسری سرما خورده و منو دخملی هم ازش گرفتیم و شدیم خانوادۀ
سرما خورده
برای همین نازدخترم زیاد سرحال نیست
خدا کنه زودتر هممون خوب بشیم مخصوصا ستایش،چون اصلا طاقت بی حالی و اذیت
شدنشو ندارم
دیروز 5شنبه (28مهر) جهیزیه ناهید جونو از اصفهان آوردن و ما هم رفتیم کمک.
امروز بعداز ظهر که دخملی لالا کرد منم از فرصت استفاده کردمو رفتم کمک برای چیدن وسایل.
خیلی حس خوبی بود وسایل عروس داماد رو چیدن.درسته خستگی داره ولی خیلی شیرینه.
از خدای مهربون میخوام با دل خوش و به شادی از تک تک وسایلشون استفاده کنن.
خدایا آرزو میکنم همه جوونا با عشق زندگی شونو شروع کنن و لحظه لحظه زندگی شون پر از
شادی باشه و ثانیه ای از باهم بودنشون سپری نشه مگر با عشق
راستی ستایش جونم یاد گرفته بگه اُتو.تا اتو رو میبینه خیلی ناز و بامزه میگه اُتووو.
16 ماهگی دختر نازم تا الان برام خیلی دوست داشتنی بوده،چون کلی کلمه جدید یاد گرفت
که بیشترشونو خیلی واضح میگه و حسابی منو ذوق زده میکنه با حرف زدناش
اینم چندتا عکس از ستایش،خونه پدرجون
بررسی میکنه یه وقت رو موهاش کلیپس نباشه