عشق مامان و بابا ستایشعشق مامان و بابا ستایش، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

✿ برای دخترکم ستایش ✿

نهار امروز دختر کوچولوم

1391/11/23 17:30
5,800 بازدید
اشتراک گذاری

قضیۀ نهار امروز ستایش عزیزم برمیگرده به دیشب که خونه پدرجونش(بابای من) بودیم.

دیشب پدرجون وقتی اومدن خونه،یه ظرف یکبار مصرف دستشون بود که دادن به من و گفتن اینارو دیگه بده به بچه نشکَنیشون...منمخجالت

تو اون ظرف 4تا تخم کفتر کوچولو بود.

دفعه قبلی که آورده بودن،مادرجون گذاشته بودن توی جاتخم مرغی یخچال،که با

بازوبسته کردن در یخچال 3تاشو خاله افی زحمت کشید و شکوند و با کلی اعتراض

و غر من مواجه شدRolling Pin

و چهارمیش هم وقتی در یخچال رو خودم باز کردم شکست

مثل اینکه جاتخم مرغی لق بوده

خلاصه توصیۀ دیشب پدرجون برای همین بود...

منم چون میدونستم این تخم کفترها خیلی کوچولو موچولو و ظریفن،نمیخواستم زیاد تو یخچال نگه دارم.برای همین شدن نهار امروز ستایش جون

حتما شنیدین که قدیمی ها اعتقاد دارن که تخم کفتر برای بچه خوبه و باعث میشه زودتر حرف بزنه.نمیدونم چقدر این حرف درسته،ولی من یادمه که وقتی 7سالم بودم و داداش کوچولوم 1ساله،یه همسایه ای داشتیم که پسرش کفترباز بود و هر روز برای داداشم یه کاسه پر از تخم کفتر میاورد و مامانم هم همشونو میداد بهش.حالا من نمیدونم پر حرفی بعضی وقتای داداشم مال تاثیر اون تخم کفترهاست یا زیاد بودن سوژه برای گفتن...من تا یادم میاد مصطفی-داداشم-تو بچگی رقیبی تو بلبل زبونی نداشت739819_teehee2.gif

امروز هرچی تونت درباره خواص تخم کفتر سرچ کردم چیز خاصی پیدا نکردم.

فقط همۀ دکترها گفته بودن تخم کفتر یا بلدرچین تو به حرف اومدن بچه و بیشتر حرف

زدنش تاثیری نداره.

به هرحال بابام از علاقۀ زیاد به تنها نوه اش به دوست قدیمیش رو زدن و براش تخم کفتر گرفتن.منهم دادم دخترکم نوش جان کرد.باید ببینیم تاثیرشو-البته اگه داشته باشه-کی نشون میده.

هرچند من همیشه میگم قدیمی ها هیچ حرفشون بی حکمت نیست و همینجوری به چیزی اعتقاد نداشتن

ببینید چقد ریز و کوچولوئن

زرده و سفیدۀ کوچولو موچولو

اینم دخملم درحال دوغ خوردن(نشد از ظرف غذای آمادش عکس بگیرم،آخه دخملی خیلی گرسنش بودزبان)

نــــــــــــــــــــــــوش جــــــــــــــــــــــــــــان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

نیم وجبی
23 بهمن 91 19:18
نوش جوووووونت


ممنون عزیزم.
مامان روژِینا
23 بهمن 91 23:18
ای جونم آخه خاله تو تخم کفتر نخورده داری کلی شیرین زبونی می کنی دیگه از این به بعد ببین چی می شی فدات بششششششششششششششم من عزیزم با اون دوغ خوردنت نوش جونت


میبینی خاله اینا منو دستکم گرفتن
خدانکنه بهارجون.مرسی دوست جوووون.
مامان ایسان
24 بهمن 91 0:16
من تصمیم دارم این کارو بکنم بلکه زودی جواب ببینم مردم بخدا بس که این دخمله حرف نمی زنه


عزیزم عجله نکن،به وقتش آیسان جون انقد برات بلبل زبونی کنه که دوست داری بهش بگی یه دقیقه هیییییس
مامان محدثه
24 بهمن 91 0:48
منم همیشه میگم که قدیمی ها حرفاشون بی حکمت نیست
نوش جوووونت خاله جون


خوشحالم که هم عقیده ایم
مرسی خاله جون.
مامان ثمین
24 بهمن 91 2:41
قزبونت بشم با اون خوردنت خاله جون شیرین زبون مامانی نوش جانت عجب نهار پرفایده ای خوردی من ازکجا تخم کبوترپیداکنم واسه ثمینم
بایدبه تخم بلدرچین قانع بشم


خدانکنه خاله جون.مرسی خاله.والا نمیدونم مامانی،بگرد دوروبرتون شاید کفترباز پیدا بشه
تخم بلدرچین فراوونتره و فکر کنم راحت تر گیر بیاد.
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
24 بهمن 91 2:47
نوش جونت گلم.
سمانه جون اتفاقا پنج شنبه من جایی بودم چند نفر بهم گفتن برای اینکه دخترت زودتر به حرف بیاد و جیغ نزنه واسش تخم کفتر بگیر بهش بده.ولی من از کجا کفترباز پیدا کنم دیگه نمیدونم؟
دست پدر جون درد نکنه.من که جایی ندیدم.
ضمنا خواهر جان سعی کن بعد از تخم مرغ دوغ بهش ندی آهنش جذب نمیشه.البته منم بعضی وقتا از این کارا میکنم که مثلا روشا جونم دو قاشق بخوره ولی گفتم یادآوری کنم نگی الهه سر در نمیاره.


مرسی عزیزم.آره بابا دیگه کفتربازی با آپارتمانها تعطیل شده،فکر نمیکنم مثل تخم بلدرچین بفروشن.
جدی میگی؟نمیدونستم،مرسی الهه جون که گفتی.چه نکته مفیدی خواهر
من
24 بهمن 91 3:21
_________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون همیشگی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____________________¤¤¤¤¤¤ ______________________¤¤¤¤ _______________________¤¤
قالبهای مادام بوفی
24 بهمن 91 3:28
عزیزمی
فعلا باش تئ نوبت
بهتون خبرم میدم گلم


قربون مادام بوفی.مرسی عزیزم.
آناهیتا مامانیه آرمیتا
24 بهمن 91 6:33
وااای این ستایش گلم که کلی زبون میریزه دیگه چی میخوای بگه
آتیش که مهمترین علاقه اش هستش روقشنگ میگه ، کارخلافی میکنه که راحت میندازه گردن دیگران به قول خودش حوووسی (البته بارعایت احترام به آقای همسر

اونم ازاسمش که نازمیگه تووتی ،اونم ازبستنی خوردن خانوادگی که خودش وعده میده
دیگه دوست جون اگه اثرش روبذاره فکرکنم پشیمون شی ازدادنش
به هرحال نووووش جونت خوشگلم
الان ۶:۳۰صبح بلندشدم شیربدم که یه سراومدم بگم ماهم هستیما
چندوقته سمانه جون کلی خوابالودم ویه کمم بی حوصله نمیدونم شایدبه دلیل همونی باشه که شماهم به خاطرش بی حوصله شده بودی میدونی که چی (چقدرم روبسته گفتم مثلا
راستی شماهم زودجنبیدی کلک خواستم مادام بوفی روبگم که دیدم
دوستتون دارم


آناجون منم همینو میگم!میترسم از دستش دیگه مخی برام نمونه انقد حرف بزنه
ولی خب بابام خیلی دوستش داره و میخواد براش حسابی بلبل زبونی کنه
وااای امان از این بی حوصلگی هامیدونم چه خبره دوست جووون
منم میخواستم بهت پیشنهاد بدم واسه قالب که رفتم دیدم شما زرنگتر بودی کلک
ماهم شما رو خیلی دوست داریم
محبوبه مامان الینا
24 بهمن 91 8:00
از اون بالا کفتر میایه...یک دانه دختر میایه
چه باباجون مهربونی
سمانه جون من هم درمورد این قضیه شنیدم اما از صحت و سقمش اطلاعی ندارم و دقیقا مث خودت اعتقاد دارم که هیچ کار قدیمیها بی حکمت نیست عزیزم احتمالا چلچلی داداش مصطفی برمیگرده به همین قضیه چقدر هم تخمها ناز و کوچولوان /آدم به هوس میفته



من هم همینطور فکر میکنم دوستم،حتما یه چیزی میدونن که میگن.
منکه اصلا خوشم نیومد برعکس ستایش.
لیلا مامان پرنیا
24 بهمن 91 9:00
نوش جونت خوردنی خاله قربون اون دوغ خوردن بعداز نهارت


مرسی خاله جووون
مامان بنیتا
24 بهمن 91 14:10
چه جالب منم امروز برای سوپ بنیتا از گوشت کفتر استفاده کردم..با اینکه حالم بد می شه از قیافه اش ولی چون برامون زحمت کشیدن آوردن و گفتن واسه نی نی خیلی خاصیت داره منم مجبور به پختنش شدم حالا باید دید مزه اش چه طوره
فعلا که این موجود بیچاره خوراک کوچولوهای ما شده


چه جالب!منم شنیدم خیلی خاصیت داره گوشت کفتر و همینطور بلدرچین.اتفاقا گوشت بلدرچین دارم ولی تنبلی میکنم تو درست کردنش.
تقصیر خود این بیچاره هاست که انقد خاصیت دارن
نوش جون بنیتا گلی باشه.
جشنواره تولید کتابهای صوتی کودکان
24 بهمن 91 14:11
عزیز بزرگوار مامان ستایش برآنیم تا بزرگترین کتابخانه صوتی برای کودکان و نوجوانان ، بویژه کودکان نابینا را ایجاد کنیم .برای این کار، کافی است یک یا چندین کتاب مناسب کودکان و نوجوانان را انتخاب کرده، آن را بازخوانی نموه و فایل صوتی را برای ما ارسال نمائید و یا اینکه یکی از قصه ها ،داستانها و متل های محلی خود را با زبان و لهجه خود ضبط و به این جشنواره ارسال نمائید.بدین ترتیب شما علاوه بر اینکه در یک حرکت فرهنگی عظیم سهیم شده اید، بی هیچ هزینه ای جزو پدیدآورندگان کتاب کودک می شوید و همچنین در راه حفظ فرهنگ ، زبان و یا لهجه محلی خود گامی بزرگ را می پیمائید. از شما بزرگوار رسما دعوت به عمل می آید تا در اجرای این جشنواره ، درخواست " همکار افتخاری" ما را پذیرا باشید و با اطلاع رسانی یا هرگونه اقدامی که خود صلاح می دانید، یاری مان نمائید.
مامان فتانه
24 بهمن 91 19:47
سلام...نوش جونت انشالله انقدر پرحرف بشی که....خانمی دخملی نازی دارین...پیش ما هم بیاین


سلام.ممنون.چشم حتما.
مامان ثمین
24 بهمن 91 19:48
دوباره سلام خوبین
اومدین احوال پرسی عزیزم


سلام.
ما یا شما؟؟!
پانی(مامانه بهداد)
24 بهمن 91 23:01
عروسک خانم نوش ِ جونت خوشگلم.



مرسی مامان بهداد جون.
مونا مامان امیرسام
25 بهمن 91 22:29
سلاام دوستم.
با تنی خسته اما قلبی شااد برگشتم
الان خونمون مثل الماس میدرخشه.باید عینک دودی بزنیم
خوبی دوستم.ستایش گلم خوبه انشاالله.ممنون به ما سرمیزنی عزیزم.


سلام موناجون،خوشحالم که با قلبی شاد برگشتی.
خوش بحالتون...من فکر نکنم بتونم اینطوری خونه رو کن فیکون کنم
ما هم خوبیم خداروشکر.دوستتون دارم
مونا مامان امیرسام
25 بهمن 91 22:30
نوووش جونت خوشگل خانم.به من هم خیلی پیشنهاد دادند دوستم اما هنوز به امیرسام ندادم.
حتما یه چیزی بوده که قدیمیها میگفتند منم با شما موافقم


مرسی عزیزم،اگه گیر بیارید و به امیرسام جان بدین که خیلی خوبه،چه خوب که هم عقیده ایم مونای خوبم
مامان ساجده
26 بهمن 91 0:01
نوش جونت عزيزم
واي سمانه جون خدا به دادت برسه من كه خيلي شنيدم تخم كفتر بچه رو به حرف ميندازه
متين كه تخم كفتر نخورده با زبون خودش انقدر حرف ميزنه كه يه موقع هايي دوست دارم سر به بيابون بزارم
ستايش جونمو

ولنتاين هم مبارك عزيزم


ممنونم،آره بخدا ساجده جونستایش هم همینطوره ولی خب انگار توقع بیشتری ازش دارن
ای جان،متین گلمو ببوس.ولنتاین شما هم مبارک
نازنین (مامان ثنا)
26 بهمن 91 0:37
سلام ب ستایش گلم . تخم کفتر خوردی خاله جون..... از این به بعد مامانی فقط از شیرین زبونیات میگه
نوش جــــــــــــــــونت گل من


سلام خاله جون.جای ثناجونم خالی.خاله من همین الانشم کلی شیرین زبونی میکنما ولی اینا توقعشون خیلی بالاست
مامان آنیسا
28 بهمن 91 21:46
نوش جونت عزیز دلم


مرسی مامان مهربون