نهار امروز دختر کوچولوم
قضیۀ نهار امروز ستایش عزیزم برمیگرده به دیشب که خونه پدرجونش(بابای من) بودیم.
دیشب پدرجون وقتی اومدن خونه،یه ظرف یکبار مصرف دستشون بود که دادن به من و گفتن اینارو دیگه بده به بچه نشکَنیشون...منم
تو اون ظرف 4تا تخم کفتر کوچولو بود.
دفعه قبلی که آورده بودن،مادرجون گذاشته بودن توی جاتخم مرغی یخچال،که با
بازوبسته کردن در یخچال 3تاشو خاله افی زحمت کشید و شکوند و با کلی اعتراض
و غر من مواجه شد
و چهارمیش هم وقتی در یخچال رو خودم باز کردم شکست
مثل اینکه جاتخم مرغی لق بوده
خلاصه توصیۀ دیشب پدرجون برای همین بود...
منم چون میدونستم این تخم کفترها خیلی کوچولو موچولو و ظریفن،نمیخواستم زیاد تو یخچال نگه دارم.برای همین شدن نهار امروز ستایش جون
حتما شنیدین که قدیمی ها اعتقاد دارن که تخم کفتر برای بچه خوبه و باعث میشه زودتر حرف بزنه.نمیدونم چقدر این حرف درسته،ولی من یادمه که وقتی 7سالم بودم و داداش کوچولوم 1ساله،یه همسایه ای داشتیم که پسرش کفترباز بود و هر روز برای داداشم یه کاسه پر از تخم کفتر میاورد و مامانم هم همشونو میداد بهش.حالا من نمیدونم پر حرفی بعضی وقتای داداشم مال تاثیر اون تخم کفترهاست یا زیاد بودن سوژه برای گفتن...من تا یادم میاد مصطفی-داداشم-تو بچگی رقیبی تو بلبل زبونی نداشت
امروز هرچی تونت درباره خواص تخم کفتر سرچ کردم چیز خاصی پیدا نکردم.
فقط همۀ دکترها گفته بودن تخم کفتر یا بلدرچین تو به حرف اومدن بچه و بیشتر حرف
زدنش تاثیری نداره.
به هرحال بابام از علاقۀ زیاد به تنها نوه اش به دوست قدیمیش رو زدن و براش تخم کفتر گرفتن.منهم دادم دخترکم نوش جان کرد.باید ببینیم تاثیرشو-البته اگه داشته باشه-کی نشون میده.
هرچند من همیشه میگم قدیمی ها هیچ حرفشون بی حکمت نیست و همینجوری به چیزی اعتقاد نداشتن
ببینید چقد ریز و کوچولوئن
زرده و سفیدۀ کوچولو موچولو
اینم دخملم درحال دوغ خوردن(نشد از ظرف غذای آمادش عکس بگیرم،آخه دخملی خیلی گرسنش بود)
نــــــــــــــــــــــــوش جــــــــــــــــــــــــــــان