آخرین پست سال 1391
عزیزکم
این روزها وقتی به روزشمار بالای وبلاگت نگاه میکنم حسی لطیف از جنس عشق ناب مادرانه تمام وجودم را پر میکند.روزشمار وبلاگت به من نوید آمدن بهار و نو شدن و سرسبزی همراه با ورق خوردن یک صفحۀ دیگر از کتاب ماههای عمر فرشتۀ کوچکم را میدهد.
دختر عزیزم آمدنت به زندگی منو بابایی بهار را با خود آورد.تو در بهار و با بهار آمدی و برایمان تمام قشنگی ها را هدیه آوردی.
شیرینم این ماهگردت با نو شدن فصل،برایمان شیرینی و خوشی دیگری دارد.تو برایمان اول همه چیزی...اول عشق..اول بزرگ شدن...اول مادر و پدر شدن...اول بهار...اول تابستان و پاییز و زمستان...
وقتی فرشتۀ کوچک و دوست داشتنی ات اولِ ماه قدم به دنیا گذاشته باشد،نو شدن هر ماه یعنی یک ماه بزرگتر شدنش...یعنی شکوفاتر شدن توانایی هایش...یعنی یک ماه دیگر از روزی که خدا بهشت را به تو که مادر شدی،هدیه داد گذشت...و حالا آمدن فصلی تازه و سالی نو برایمان همراه است با بیست و دومین ماهگردِ عشق کوچکمان.
نفسم بیست و دومین ماهگردت مبارک
اولِ بهار و روزِ عید دختر کوچولوی عزیزمان وارد 23 ماهگی میشود و این یعنی تا 2 ساله شدنِ قشنگترین اتفاقِ زندگیمان چیزی نمانده...
این سومین عیدی ست که نفسمان همراهمان است...عید 89 درونم و هم نفس با من...عید 90 دخترکوچولوی 10 ماهه...و حالاعید 92 دختر ناز و شیرین 22 ماهه.
امیدوارم هرسال عید با وجود شیرینش برایمان بهترین خاطره ها را رقم بزند.
ستایش عزیزم عیدت مبارک
آمدن بهار مبارک دختر بهاری زندگیم
سال 91 پر بود از خاطرات فراموش نشدنی.از اول بهارش تا الان که زمستانش نفسهای آخرش را میکشد،پر بود از یک دنیا ذوق و شوق از اولین های عزیزکم.بابت تک تک اولین های عروسکم که مرا غرق لذتی بینظیر کرد،خدا را شکر میکنم...
خدایـــــــــــــــــــــا شکـــــــــــــــــــــــــــــرت
امسال بهترین اتفاق تو دنیای مجازی برایم شروع نوشتن خاطرات دخترکم و پیدا کردن دوستانی عزیز بود.
برای همۀ دوستان خوبم آرزو میکنم که سال جدید پر باشد از شادی ها و خوشی ها.
عیدتان مبارک دوستان خوبم